وقتی پرسیدم چرا به من نگفتی؟ زیر لبی خندید و گفت: روم نشد! البته واقعا اگر هم میگفت شاید من خیلی عادلانه برخورد نمیکردم. شاید مثل همیشه دستخوش احساسات میشدم و چیزی میپراندم. باز هم دیروز فهمیدم که مادرم را خوب نشناختهام. همیشه فکر میکردم که چیزی را در دلش نگه نمیدارد و حتماً به من میگوید. مخصوصا اگر آزاردهنده و اعصاب خردکن باشد. اما دیروز تازه فهمیدم که مادرم رفته دکتر و آزمایش بارداری داده چراکه ترسیده نکند باردار باشد! از خودم میپرسم به فرض که جواب مثبت بود تقصیر مادرم چیست که باید خجالت بکشد! این دستهگل یکی دیگر است و مادرم که مقصر نیست! این تقصیر خودخواهی پدرم است که مادرم هنوز هم hd مصرف میکند و هردویشان حاضر نیستند به کا.ن.دو.م فکر کنند. به رغم این همه بیماری ک نتیجه استفاده از این قرصهاست حاضر نیستند که ... . این تقصیر این عقبافتادگی فرهنگی است که هرچیزی را تابو می کند و یا به قول خودمان چون علم عثمان برمیافرازد تا الکی خجالت بکشیم. برای هیچ!
تازه فهمیدم که مادرم هم مثل من تنهاست. باید به که میگفت که چقدر نگران است و چقدر دلش میخواهد درددل کند. تازه فهمیدم که ای بابا! همه تنهاییم و حضور فیزیکی و مجازی دردی از ما دوا نمیکند!
بهترین سیستم همکاری در فروش با امکانات استثنایی
پرداخت 80 درصد سفارشات در حال ارسال !!!
فرصت را از دست ندهید ثبت نام کنید
http://kala30t.com/
کلاس کمک های اولیه میرفتم توی سازمان هلال احمر. یک جلسه ش مربوط میشد به سکس و مراقبت های بهداشتی مربوط به اون. اون فرد مربی خاطره ای تعریف کرد از رئیس کل هلال احمر ایران که می گفت چند سال پیش یکی از مسئولین خارجی صلیب سرخ اومده بود ایران و تو یه جلسه ای از آقای رئیس پرسیده بود اگه تو جیب پسر یا دخترت یه دونه کاندوم ببینی برخوردت با اون چطور خواهد بود. آقای رئیس میگه که خیلی دوستانه نصیحتش میکنم و ازش میخوام که این کارش( منظور سکس) رو ترک کنه.
مسئول خارجی بازم میپرسه که اگه تو جیب بچه ت یه ماسک پیدا کنی برخوردت چطور هستش؟ و اون جواب میده که کلی تشویقش میکنم.
اینه دیدگاه ما نسبت به این دست لوازم. در صورتی که ماهیت هر دو یکیه. اما حتی یه شخصی تو اون جایگاه هم متوجه کاربرد و کارکرد کاندوم و ماسک نیست.
افسوس واقعن
متاسفانه بستر فرهنگ سازی خیلی ضعیفه.
اول وسیله رو میدیم
بعد چندسال تازه یادمون میوفته نحوه استفاده رو فرهنگ سازی
کنیم!
از رانندگی توی روز روشن
تا شب با نور بالا!!!
آره مریم جان هممه مون تنهاییم..همه مون برا هم فقط حضور فیزیکی داریم...گاهی وختام به زور می خوایم نقش یه مونس و یه گوش شنوا رو بازی کنیم اما عمرن نمی تونیم..!